رهبر معظم انقلاب اسلامی، بارها بر اصالت و موضوعیت استراتژی خنثیسازی تحریمها به مثابه نیروی محرکهای برای تبلور اقتصاد مقاومتی و مردمپایه تأکید فرمودهاند. هرچند که معظمله، استراتژی رفع تحریم را نیز مورد توجه قرار دادهاند، با این حال وزن استراتژی خنثیسازی تحریمها با توجه به اراده خاص دشمنان مبنی بر استمرار تحریمهای ظالمانه علیه ایران اسلامی قطعاً نسبت به استراتژی رفع تحریم بیشتر است. بنابراین، در اینجا نسبت میان دو استراتژی و همافزایی این دو در مسیر تعالی و رشد اقتصادی کشور اهمیت ویژهای دارد. اخیراً شاهد انعقاد قرارداد اقتصادی ارزشمندی میان تهران و دهلینو بر سر بهرهبرداری از بندر استراتژیک چابهار هستیم. این قرارداد درست در زمانی منعقد شده که استراتژی فشار حداکثری امریکا و تروئیکای اروپایی علیه ایران همچنان ادامه دارد و هرروزه، شاهد تلاش مضاعف و وقیحانه طرف غربی برای تحت فشار قرار دادن بازیگران بینالمللی در مراودات تجاری با ایران هستیم.
واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی ایران تمرکز ویژه و تحسینبرانگیزی بر استراتژی خنثیسازی تحریمها نموده و در این مسیر، توانسته است میان «نیاز داخلی» و «تقاضای بینالمللی» ارتباطی معنادار و مستقیم ایجاد کند. این تناسب، در عرصه انتزاعی و ذهنی بارها مورد توجه قرار گرفته بود، اما اکنون شاهد عملیاتیسازی آن در یکی از حساسترین برهههای حیات منطقه و نظام بینالملل هستیم. تکیه بر چندجانبهگرایی در عرصه اقتصاد بینالملل، اصل مهمی است که نباید تحت هیچ شرایطی آن را نادیده گرفت یا حتی دست کم انگاشت. جمهوری اسلامی ایران در اینجا از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل ژئوپلیتیک خود در مسیر کاهش آثار تحریمهای ظالمانه دشمنان استفاده کرده و این همان فرمولی است که باید تکمیل و عملیاتیتر شود.
نیاز هند به بندرچابهار در مسیر تجارت جهانی غیرقابلانکار است. اصلیترین دغدغه هندیها، استفاده از ظرفیت بندر چابهار به سود منافع اقتصادی این کشور است. جمهوری اسلامی ایران نیز با درک این نیاز طرف مقابل و مدنظر قرار دادن نیازهای اقتصادی و تجاری خود در منطقه و فرامنطقه، منظومه عملیاتی و خلاقانهای را در مسیر همکاریهای دوجانبه ایجاد کرده است. در اینجا، دو طرف معادله (ایران و هند) از نفع متقابل بهرهمند خواهند شد و آنچه آسیب میبیند، ساختار تحریمهای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران است.
آنچه در جریان همافزایی تجاری و منطقهای اخیر میان تهران و دهلینو رخ داد، به وضوح اثبات میسازد که راه غلبه بر شرایط اقتصادی ناشی از تحریمها، لزوماً رفع تحریمها نیست، بلکه خنثیسازی آن (آن هم در شرایطی که مذاکرات احیای برجام به سبب کارشکنیهای طرف مقابل فعلاً به نتیجه نرسیده است)، الگوی کارآمدتری را به ما ارائه میکند. قطعاً با تکیه بر نیاز بسیاری از بازیگران بینالمللی، میتوان چنین الگو و فرمولی را در قبال آنها نیز پیادهسازی کرد. عصبانیت امریکا و اتحادیه اروپا از قرارداد ارزشمند اخیر میان تهران – دهلینو نیز ریشه در همین واقعیت دارد.